از قدیم تا همین سالهای یک دو دهه پیش، علاوه بر باغات میوه که داخل روستا بود، زمینهای اطراف روستا که به آنجا هنوز دشت گفته می شود محلی برای فعالیتهای اهالی سخت کوش آیینه ورزان بود. یکی از کشتهای اهالی روی زمین های اطراف این روستا گندم بود. محصول گندم آنقدر زیاد بود که به نقل از قدیمی ها (البته نه خیلی قدیمی ها بلکه میان سالها و حتی جوانها هم به خاطر دارند)، سه آسیاب در اینجا کار می کرد و گندمهای اهالی و کشاورزان روستاهای اطراف را به آرد تبدیل می کردند.

در زمین های دشت این روستا روی هر قطعه زمین یک سال گندم یا جو کاشته می شد. سال بعد همان قطعه را استراحت می دادند و بجای گندم یا جو، سیب زمینی، لوبیا، یونجه، شبدر، عدس و نخود می کاشتند. به این ترتیب هر خانواده زمین های خود را به دو بخش تبدیل می کرد و گندم را یک سال در قطعه اول و در سال بعد در قطعه دوم می کاشت. با این روش هم به زمینها استراحت می دادند و هم در سال استراحت محصولات مورد نیاز دیگری کاشته می شد. در حاشیه جوبهای آبیاری و مرز زمین ها گلهای آفتابگردان، کدو، فلفل، چغندر هم کاشته می شد. در فصل پاییز تخم آفتابگردانها را برای استفاده در طول زمستان و مصرف در شب نشینی های زمستانی و ایام عید آماده می کردند. البته در این روزها، گرچه دیگر از کاشت گندم، سیب زمینی، عدس و نخود خبری نیست اما در بخشی از باغات موجود انواع صیفی جات کاشته می شود و بخشی قابل توجهی از نیازها تامین می گردد.

یکی از سبزه های رایج در اینجا سبزه گندم بود. علاوه بر گندم از محصولات دیگر محلی از قبیل عدس و نخود هم برای تهیه سبزه های نوروزی استفاده می کردند تا سفره های عید نوروز به سبزه های آماده شده تزئین شوند. برای این سبزه ها از یکی دو هفته مانده به عید نوروز خانمهای خانه دار با استفاده از فضای داخل نشیمن و استراحت خود که گرمتر از هوای بیرون بود استفاده می کردند و سبزه های نوروزی را آماده می کردند.

از این ها که بگذریم، سرگرمی اهالی روستا در ایام پایانی سال بخصوص چهار شنبه سوری و تعطیلات نوروزی در نوع خود بسیار جالب بود. بازی با تخم مرغ یکی از سرگرم کننده ترین بازی های دسته جمع اهالی بود. در این روستا آنقدر تخم مرغ محلی تولید می شد که گروههای مردم از کودکان گرفته تا مردان روستا استحکام تخم مرغهای خود را با ضربه زدن به سر تخم مرغ حریف به مسابقه می گذاشتند. صاحب تخم مرغی که سالم می ماند برنده بود و مالک تخم مرغهای شکسته می شد. 

جوانهای امروزی آیینه ورزن تمام این سنتها را به خوبی به یاد دارند. حتی به یاد می آورند که هر خانواده تعداد زیادی مرغ تخم گذار داشت و آنها را در کنار گاو و گوسفندان در تویله ها نگهداری می کردند. ادعا دارند که کنار این هم زیستی حیوانات اهلی باضافه سگ های نگهبان هیج آسیبی به مرغ و خروسها و جوجه های آنها توسط دیگر حیوانات مثل سمور و روباه وارد نمی شد. ظاهرا آنها جرات نمی کردند به مرغ و خروسها و جوجه های آنها نزدیک شوند. اما حالا ساکنین باغات و ویلاها که علاقه زیادی به نگهداری مرغ و خروس دارند تا از رهگذر تخم مرغهای محلی صفا و نشاتی دو چندان به سفره های صبحانه خود بدهند، بایستی با مراقبتهای ویژه از این حیوانات خانگی بخصوص در شبها بکوشند و آنها را از دسترسی سمور و روباه دور نگهدارند. برای این مراقبت باید اتاقکهای مناسبی برای مرغ و خروسها و جوجه های آنها در گوشه ای از باغ تدارک ببینند تا آسیبی به آنها نرسد. اما گشت و گذار، برداشت دانه، و سر و صدای مرغ و خروسها در فضای بین درختان در روز، منظره بسیار جذاب و دلنشینی می سازند که هر بیننده شهری را ساعتها به تماشا وا می دارد.

مشخصات

آخرین جستجو ها