املاک آینه ورزان



از قدیم تا همین سالهای یک دو دهه پیش، علاوه بر باغات میوه که داخل روستا بود، زمینهای اطراف روستا که به آنجا هنوز دشت گفته می شود محلی برای فعالیتهای اهالی سخت کوش آیینه ورزان بود. یکی از کشتهای اهالی روی زمین های اطراف این روستا گندم بود. محصول گندم آنقدر زیاد بود که به نقل از قدیمی ها (البته نه خیلی قدیمی ها بلکه میان سالها و حتی جوانها هم به خاطر دارند)، سه آسیاب در اینجا کار می کرد و گندمهای اهالی و کشاورزان روستاهای اطراف را به آرد تبدیل می کردند.

در زمین های دشت این روستا روی هر قطعه زمین یک سال گندم یا جو کاشته می شد. سال بعد همان قطعه را استراحت می دادند و بجای گندم یا جو، سیب زمینی، لوبیا، یونجه، شبدر، عدس و نخود می کاشتند. به این ترتیب هر خانواده زمین های خود را به دو بخش تبدیل می کرد و گندم را یک سال در قطعه اول و در سال بعد در قطعه دوم می کاشت. با این روش هم به زمینها استراحت می دادند و هم در سال استراحت محصولات مورد نیاز دیگری کاشته می شد. در حاشیه جوبهای آبیاری و مرز زمین ها گلهای آفتابگردان، کدو، فلفل، چغندر هم کاشته می شد. در فصل پاییز تخم آفتابگردانها را برای استفاده در طول زمستان و مصرف در شب نشینی های زمستانی و ایام عید آماده می کردند. البته در این روزها، گرچه دیگر از کاشت گندم، سیب زمینی، عدس و نخود خبری نیست اما در بخشی از باغات موجود انواع صیفی جات کاشته می شود و بخشی قابل توجهی از نیازها تامین می گردد.

یکی از سبزه های رایج در اینجا سبزه گندم بود. علاوه بر گندم از محصولات دیگر محلی از قبیل عدس و نخود هم برای تهیه سبزه های نوروزی استفاده می کردند تا سفره های عید نوروز به سبزه های آماده شده تزئین شوند. برای این سبزه ها از یکی دو هفته مانده به عید نوروز خانمهای خانه دار با استفاده از فضای داخل نشیمن و استراحت خود که گرمتر از هوای بیرون بود استفاده می کردند و سبزه های نوروزی را آماده می کردند.

از این ها که بگذریم، سرگرمی اهالی روستا در ایام پایانی سال بخصوص چهار شنبه سوری و تعطیلات نوروزی در نوع خود بسیار جالب بود. بازی با تخم مرغ یکی از سرگرم کننده ترین بازی های دسته جمع اهالی بود. در این روستا آنقدر تخم مرغ محلی تولید می شد که گروههای مردم از کودکان گرفته تا مردان روستا استحکام تخم مرغهای خود را با ضربه زدن به سر تخم مرغ حریف به مسابقه می گذاشتند. صاحب تخم مرغی که سالم می ماند برنده بود و مالک تخم مرغهای شکسته می شد. 

جوانهای امروزی آیینه ورزن تمام این سنتها را به خوبی به یاد دارند. حتی به یاد می آورند که هر خانواده تعداد زیادی مرغ تخم گذار داشت و آنها را در کنار گاو و گوسفندان در تویله ها نگهداری می کردند. ادعا دارند که کنار این هم زیستی حیوانات اهلی باضافه سگ های نگهبان هیج آسیبی به مرغ و خروسها و جوجه های آنها توسط دیگر حیوانات مثل سمور و روباه وارد نمی شد. ظاهرا آنها جرات نمی کردند به مرغ و خروسها و جوجه های آنها نزدیک شوند. اما حالا ساکنین باغات و ویلاها که علاقه زیادی به نگهداری مرغ و خروس دارند تا از رهگذر تخم مرغهای محلی صفا و نشاتی دو چندان به سفره های صبحانه خود بدهند، بایستی با مراقبتهای ویژه از این حیوانات خانگی بخصوص در شبها بکوشند و آنها را از دسترسی سمور و روباه دور نگهدارند. برای این مراقبت باید اتاقکهای مناسبی برای مرغ و خروسها و جوجه های آنها در گوشه ای از باغ تدارک ببینند تا آسیبی به آنها نرسد. اما گشت و گذار، برداشت دانه، و سر و صدای مرغ و خروسها در فضای بین درختان در روز، منظره بسیار جذاب و دلنشینی می سازند که هر بیننده شهری را ساعتها به تماشا وا می دارد.

توتک یکی از انواع نان خوشمزه ای بود که در تمام ایام سال توسط خانواده ها تهیه می شد اما برای ایام نوروز این شیرینی نقش مهمتری در سفره پذیرایی های و خوراک مردم داشت. توتک از ترکیب خمیر آرد، شکر، شیر محلی پخته می شد. بعد از پخت این نان، کمی زرده تخم مرغ هم روی آن اضافه می کردند. بزرگی این نان به اندازه یک بشقاب میوه خوری یا یک کف دست بزرگ بود. توتک را بیشتر مواقع به عنوان صبحانه صرف می کردند.

نان دیگری که توسط اهالی خانه تهیه می شد شیرمال بود. اندازه آن از توتک بزرگتر بود و روی آن شکر اضافه می کردند و میل می کردند.

از دیگر خوردنی ها برای سفره پذیرایی در عید نوروز، گندم شورک نام داشت که از گندم خیس شده با کمی نمک به صورت تفت داده تهیه می شد. در این سفره ها، علاوه بر اینها که نام بردیم، سمنو که از آرد گندم خودشان تهیه می شد، باضافه مغز بادام که از محصولات باغهای روستا بود، هم دیده می شد.

حلوا لوزی هم که ترکیبی از آرد، شیره انگور (از محصولات باغات روستا) یا عسل (از کندوهای محلی)، به اضافه مغز گردو از گردوهای چرب و خوشرنگ درختان همین روستا بود از دیگر افزودنی های خوشمزه روی سفره های پذیرایی در ایام نوروز بود.

نان پنجره ای با ترکیبی از نشاسته گندم و تخم مرغ محلی و کمی شکر باضافه زعفران توسط هنرمندان خانه دار از دیگر مواد پذیرایی روی سفره های عید نوروز بود. این نان های پنجره ای در قالبهای بزرگ و به اندازه بشقاب بودند. برخی مردم از گل رنگ که از یک گل قرمز محلی بدست می آمد بجای زعفران استفاده می کردند. هم محلی بود، هم خوش رنگ، و اندکی هم عطر خوشبویی به نان پنجره ای اضافه می کرد.



روستای آیینه ورزان به دلیل موقعیت خاص آب و هوایی آن، یک ییلاق چهار فصل است که ساکنین و ویلاداران آن در تمام فصول سال می توانند از محیط خود استفاده کنند. هر فصل در این روستا جلوه و ویژگی خاص خودش را دارد. زمستان هم با همه سردی و برفی بودنش که امکان تردد و اقامت در بسیاری روستاها را غیر ممکن می کند، در این روستا چیز دیگری است. بعد از برفهای سنگین در زمستان، مسیرهای رفت و آمد مردم و خودروها پس از یک آفتاب جانانه، به راحتی قابل تردد است. روزهای آفتابی در زمستان بسیار مطبوع و باصفاست. رفت و آمد مردم و میهمانان در هوای آفتابی زمستان بسیار دلچسب و پر طرفدار است.

آنطور که روستاییان بومی می گویند زمستانهای آیینه ورزان در قدیم مانند بسیاری از روستاهای دیگر و حتی برخی شهرها، بسیار سخت و بعضا غیر قابل زندگی و اقامت بود. اما حالا به برکت امکانات و عمرانی هایی که در این روستا انجام شده، زمستان نیز با کیفیت خاص خودش به راحتی سپری می شود و مردم از زمستان هم با ویژگیهایی آن به خوبی استفاده می کنند.


باز پاییز و زیبایی های منحصر بفردش رسید. باز ماههای طراوت و زندگی به دلیل بارشها و هوای نیمه سرد آن رسید. روستای آیینه ورزان نیز به دلیل موقعیت آن پای دامنه زرین کوه و در سراشیبی جریان رودخانه و چشمه ساران،  زیبایی ویژه ای بخود گرفته است. این زیبایی ها از هر نقطه و منظر روستا و حاشیه های آن جلوه نعمت و شگفتی های خلقت را به رخ بیننده می کشاند.

رنگهای متنوع برگ درختان در این فصل که بسته به نوع میوه آنها متفاوت است، زیبایی دو چندانی را به رخ می کشاند. اینجا روستای ییلاقی که صرفا در تابستان قابل استفاده باشد نیست. ساکنین و مالکین باغها در همه فصلها برای گذران ایام تعطیل به اینجا می آیند و اوقات متنوعی را سپری می کنند. اینجا بهترین مکان برای فرار از ایامی است که وارونگی و آلودگی هوا در کلان شهر تهران به ریه و روح انسانها آسیب می رساند.


تا قبل از سال 1360 در ایینه ورزان سه آسیاب آبی وجود داشت که رونق خوبی به این روستا می داد. این آسیابها با فشار آبی که از آبشار سرقلعه با فشار و شیب زیاد سرازیر می شد می چرخیدند. تا زمان ورود برق سراسری به این روستا و روستاهای اطراف این اسیاب ها کار می کردند. اینجا تنها روستایی بود که روستاییان اطراف گندم خود را پس از برداشت به آسیابهای فعال ان می آوردند تا با تهیه آرد نان سفره خود را تهیه کرده باشند. اهالی روستاهای اطراف با قاطر و الاغ گندم خود را به این اسیابها می آوردند و در انتظار آرد کردن آنها در همین روستا می ماندند و همین رونق اقتصادی به این روستا می داد. تامین نان در آن زمان برای روستایی ها یک نیاز حیاتی بود که نقش آسیابها را دو چندان می کرد. در آیینه ورزان و مکمل آسیابهایش قهوه خانه و میهمانخانه  هم داشت. مکانی در پایین دست امزاده در دل روستا بود که به آن گاراژ می گفتند و بی شباهت به کاروانسرا نبود. روستایی های غیر بومی برای گذران وقت تا آماده شدن آرد شان الاغ و قاطرهایشان را در این کاروانسرا نگهداری می کردند و در قهوه خانه هم پذیرایی می شدند. اگر شب می مانند یک مهمانخانه محلی هم در همانجا بود که در آنجا بی توته می کردند. قهوه خانه و مهانخانه قدیمی رو بروی باغی که هم اکنون زمین بایری است بر خیابان اصلی روبروی خیابان شرقی امازاده عبدالله واقع بود. هم اکنون وقتی در امزاده مراسمی باشد و افراد زیادی حضور می یابند وسایل نقلیه خود را در این مکان پارک می کنند و پیاده به سوی امزاده می روند. ضمنا برخی مواقع مشاهده شده که بساط فروش لباس هم در همین مکان برپا می شود.

با آمدن برق و تغییر نوع کشاورزی روستاییان از کشت گندم به باغداری، چرخهای این آسیابها ایستاد. مرحوم سیف علی صاحب این آسیابها در آن ایام شبانه روز کار می کرد. با ورود برق و تغییر فعالیت کشاورزی کار ایشان هم کساد شد و آسیابهایش ایستاد. هم اکنون هیچ اثری از این آسیابها، قهوه خانه، و میهمانخانه در آیینه ورزان نیست. البته به یمن آب چشمه امامزاده و آبی که همچنان از آبشار سرازیر می شود هنوز آیینه ورزان شاخص و زیبا و پر رونق باقی مانده است. تنها آبشار و آب فروان آن از آن ایام قدیم باقی مانده است و روح زندگی و حیات به این روستا داده است. در این روزها برای بومی ها از خاطرات آن ایام یک شعر هم باقی مانده است:  

ای آیینه ورزان تو گلی - گلی مثال سنبلی - این دم گاراژ ببین - این ملک بی باج ببین - سر قلعه بلند تو - این آب پر زقند تو

هنوز این روستا سرآمد روستاهای اطراف است و آبشار زیبای آن به لطف پروردگار هنوز که هنوزه با صدای شر شر آب خود، عظمت و زیبایی طبیعت را به رخ هر بیننده می کشاند.



عین متن شجره نامه ای که توسّط حضرت آیت الله مرعشی نجفی ، در خصوص امامزاده عبدالله آیینه ورزان به تحریر در آمده است به شرح زیر می باشد:

بسم الله الرّحمان الرّحیم

بر کافّه ی مؤمنین و مؤمنات اثنی عشری از اهالی محال ( محلّه های ) دماوند و ساکنین قریه ی آیینه ورزان من ( از ) قراء ( روستاهای ) دماوند ، مخفی ، پوشیده و مستور نماند که از قرار کتاب وافرالسّعادات بحر النّسّاب که از جمله کتب معتبر این زمان است و الیوم ( امروز ) که یوم ( روز ) یک شنبه بیست و دوم شهر ( ماه ) محرّم الحرام سنه ( سال ) 1279 هجری است در نزد اقل میباشد ، حضرت امام زاده ی واجب التّعظیم و التّکریم امام زاده عبدالله که در قریه ی آیینه ورزان دماوند در آستانه ی مبارکه در قبر شریف خود ، مدفون است پسر والاگهر جناب مبیّن الحقایق و الدّقایق حضرت امام الهمام امام جعفر صادق است ، شبهه در این نیست و شکّی ندارد و مادر محترمه اش فاطمه دختر حسن ابن حضرت امام زین العابدین و از مادر خود فاطمه ی مزبوره ، یک برادر داشت اسماعیل نام که جماعت اسماعیلیّه ، قائل به امامت اسماعیل مزبور شدند و یک خواهر داشت مسمّاه به امّ فروه و حضرت امام زاده ی بزرگوار ، امام زاده عبدالله ، مشهور به عبدالله افطح است و بسیار بزرگوار و عالی قدر و عظیم المرتبه میباشد و کیفیّت درد و محنت آن بزرگوار در آن ولایت ، آن است که در هزیمت مأمون که بعد از شهادت حضرت امام رضا فرمان به قتل سادات عالی درجات داد ، آن بزرگوار از ترس ظالمان از قزوین که موطن او بود ، روی به ولایت دماوند نهاد . چون به قریه ی آیینه ورزان رسید ، ظالمان ، آن بزرگوار را در آن جا ، شهید کردند و در آن ده ، درویشی بود که اسمش ، شرف الدّین بود . آن امام زاده ی مقتول جفا را آن درویش مؤمن و شیعه ی اثنی عشری بر سر سنگی نهاد و چون در آن مکان ، آب نبود که آن بزرگوار را غسل بدهد از برکت و کرامت آن بزرگوار ، چشمه ای ، جاری شد . آن بزرگوار را از آب آن چشمه ، غسل داد و بدن مطهّر را بعد از کفن در همان مکان که الآن زیر ضریح مقدّس است ، مدفون ساخت . پس بر اهالی آن جا در احترام و اکرام آن امام زاده ی والامقام ، لازم و واجب است که همیشه باید به احیای مرقد شریفش بکوشند

.


بنای امامزاده یک بنای تاریخی متعلق به دوره مغول است که دارای گنبدی مخروطی شکل است و با مصالحی از قبیل سنگ و ملات گچ ساخته شده است. درب قدیمی بقعه که از چوب ساخته شده و ارزش فراوانی دارد، هم‌اکنون در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود. این امامزاده پنج ضریح دارد که قدیمی‌ترین تاریخی که روی ضریح‌ها حک شده ۷۳۰ هجری قمری است. با این حساب قدمت این امامزاده حداقل به 709 سال پیش می رسد.

درخت چنار کهنسالی هم که عمرش ۶۰۰ تا ۷۰۰ سال برآورد می‌شود، در حیاط امامزاده منظره زیبایی به آن داده است. نیمکتی هم برای استراحت در کنار تنه بسیار قطور آن جای مناسبی برای نشستن و تازه کردن حال و هوای مردم است.  

در سمت شمال رواق سرچشمه ای است که پس از عبور از زیر کف رواق، در گوشه پایین دست و بیرونی امامزاده از زیرزمین خارج شده و در داخل حوضچه ای جاری می‌شود. آب این حوضچه بسیار گوارا و شفاف است و از نوع آشامیدنی است. یکی از منابع آب کشاورزی در این روستای زیبا، هم همین آب معروف به آب امامزاده است.

ضریح مرقد مطهّر این امام زاده با همّت اداره ی اوقاف و امور خیریّه و هیأت امنا و توسّط بانیان خیّر ، آقای سیّدجلیل حسینی و حاجیه خانم جعفری در سال 1385 هجری شمسی ، ساخته و نصب گردیده است.




گرچه زمستان کم بارشی را پشت سر گذراندیم اما به لطف خدا بهار پر نعمتی را سپری می کنیم. برف آخر فروردین امسال (سال 97) به شکوفه های سر درختان آسیب جدی وارد نمود. بنحویکه میوه های بهاری از قبیل زردآلو و هلو و تا حدودی گیلاس و آلبالو را از بین برد. و در این میان درختان گردو و انگور بیشترین صدمه را دیدند اما طراوت بهاری و آب و هوا همچنان مزایای خود را حفظ نموده و صفای اهالی روستا امید دوباره ای در دل همه دمیده است. درختان گردو و انگور در این رهگذر ظاهر غیر منتظره ای بخود گرفتند. شکل دار و درخت گردو بکلی تغییر کرده و منظره تمام منطقه دماوند از جمله آیینه ورزان را نسبت به سالهای پیش در همین فصل متفاوت و شاید غیر قابل باورد نموده است.

با این وجود در آیینه ورزان ما شاهد سر در آوردن تدریجی برگهای نو در درختان گردو و انگور هستیم.

صرف نظر از اتفاقی که توضیح داده شد، اما بهاری پر باران را سپری می کنیم و این روستای باصفا که از نعمت آبهای سطحی از قبیل چشمه سارهای اصلی و قنات و رودخانه برخلاف بسیاری از مناطق دیگر نگران کننده نبود اما خوشبختانه و به لطفا خدا بارندگی ها وضعیت آبی امسال را بسیار بهتر و امیدوار کننده تر نموده است.

بهار امسال توام با بارندگی های خاص خود، وضعیت روستا را باصفا تر کرده است. به دلیل موقعیت خاص روستا، بمحض پایان بارندگی بلافاصله تردد اهالی حالت عادی بخود می گیرد و مشکلی از لحاظ عبور و مرور ایجاد نمی کند و به راحتی فعالیت ادامه می یابد.

با هر بارندگی طراوت و تازگی هوا شرایط محیطی غیر قابل وصفی ایجاد می کند و ساکنین و اهالی با لذت تمام آنرا حس می کنند.

به لطف خدا و تلاش اهالی و شورا و همچنین اقدامات دهیاری در آسفالت و تسطیح بسیاری از معابر، روستای آیینه ورزان ظرفیت بارش های بسیار بیشتر از اینها را دارد و این نیز نعمتی است که این روستا را از بسیاری مناطق دیگر متمایز نموده است.


سرگرمی اهالی روستا در ایام پایانی سال بخصوص چهار شنبه سوری و تعطیلات نوروزی در نوع خود بسیار جالب بود. بازی با تخم مرغ یکی از سرگرم کننده ترین بازی های دسته جمع اهالی بود. در این روستا آنقدر تخم مرغ محلی تولید می شد که گروههای مردم از کودکان گرفته تا بزرگترهای روستا استحکام تخم مرغهای خود را با ضربه زدن به سر تخم مرغ حریف به مسابقه می گذاشتند. صاحب تخم مرغی که سالم می ماند برنده بود و مالک تخم مرغهای شکسته می شد. 

جوانهای امروزی آیینه ورزن تمام این سنتها را به خوبی به یاد دارند. حتی به یاد می آورند که هر خانواده تعداد زیادی مرغ تخم گذار داشت و آنها را در کنار گاو و گوسفندان در تویله ها نگهداری می کردند. ادعا دارند که کنار این هم زیستی حیوانات اهلی باضافه سگ های نگهبان هیج آسیبی به مرغ و خروسها و جوجه های آنها توسط دیگر حیوانات مثل سمور و روباه وارد نمی شد. ظاهرا آنها جرات نمی کردند به مرغ و خروسها و جوجه های آنها نزدیک شوند. اما حالا ساکنین باغات و ویلاها که علاقه زیادی به نگهداری مرغ و خروس دارند تا از رهگذر تخم مرغهای محلی صفا و نشاتی دو چندان به سفره های صبحانه خود بدهند، بایستی با مراقبتهای ویژه از این حیوانات خانگی بخصوص در شبها بکوشند و آنها را از دسترسی سمور و روباه دور نگهدارند. برای این مراقبت باید اتاقکهای مناسبی برای مرغ و خروسها و جوجه های آنها در گوشه ای از باغ تدارک ببینند تا آسیبی به آنها نرسد. اما گشت و گذار، برداشت دانه، و سر و صدای مرغ و خروسها در فضای بین درختان در روز، منظره بسیار جذاب و دلنشینی می سازند که هر بیننده شهری را ساعتها به تماشا وا می دارد.

از قدیم تا همین سالهای یک دو دهه پیش، علاوه بر باغات میوه که داخل روستا بود، زمینهای اطراف روستا که به آنجا هنوز دشت گفته می شود محلی برای فعالیتهای اهالی سخت کوش آیینه ورزان بود. یکی از کشتهای اهالی روی زمین های اطراف این روستا گندم بود. محصول گندم آنقدر زیاد بود که به نقل از قدیمی ها (البته نه خیلی قدیمی ها بلکه میان سالها و حتی جوانها هم به خاطر دارند)، سه آسیاب در اینجا کار می کرد و گندمهای اهالی و کشاورزان روستاهای اطراف را به آرد تبدیل می کردند.

در زمین های دشت این روستا روی هر قطعه زمین یک سال گندم یا جو کاشته می شد. سال بعد همان قطعه را استراحت می دادند و بجای گندم یا جو، سیب زمینی، لوبیا، یونجه، شبدر، عدس و نخود می کاشتند. به این ترتیب هر خانواده زمین های خود را به دو بخش تبدیل می کرد و گندم را یک سال در قطعه اول و در سال بعد در قطعه دوم می کاشت. با این روش هم به زمینها استراحت می دادند و هم در سال استراحت محصولات مورد نیاز دیگری کاشته می شد. در حاشیه جوبهای آبیاری و مرز زمین ها گلهای آفتابگردان، کدو، فلفل، چغندر هم کاشته می شد. در فصل پاییز تخم آفتابگردانها را برای استفاده در طول زمستان و مصرف در شب نشینی های زمستانی و ایام عید آماده می کردند. البته در این روزها، گرچه دیگر از کاشت گندم، سیب زمینی، عدس و نخود خبری نیست اما در بخشی از باغات موجود انواع صیفی جات کاشته می شود و بخشی قابل توجهی از نیازها تامین می گردد.

یکی از سبزه های رایج در اینجا سبزه گندم بود. علاوه بر گندم از محصولات دیگر محلی از قبیل عدس و نخود هم برای تهیه سبزه های نوروزی استفاده می کردند تا سفره های عید نوروز به سبزه های آماده شده تزئین شوند. برای این سبزه ها از یکی دو هفته مانده به عید نوروز خانمهای خانه دار با استفاده از فضای داخل نشیمن و استراحت خود که گرمتر از هوای بیرون بود استفاده می کردند و سبزه های نوروزی را آماده می کردند.


این روزها در آیینه ورزان و کوههای اطراف آن شکوفه های زرشک کوهی و زاالک وحشی به زیبایی خودنمایی می کند. زرشک این روستا که از قدیم خودرو بوده و بیشتر در کوههای اطراف و در روستا در کنار جوی های آب می روید از نوع هسته دار است. این محصولات خودرو در اواخر تابستان و اوایل پاییز قابل چیدن و استفاده است. از زرشک برای تهیه آب زرشک و دمنوش استفاده می شود.



سرگرمی اهالی روستا در ایام پایانی سال بخصوص چهار شنبه سوری و تعطیلات نوروزی در نوع خود بسیار جالب بود. بازی با تخم مرغ یکی از سرگرم کننده ترین بازی های دسته جمع اهالی بود. در این روستا آنقدر تخم مرغ محلی تولید می شد که گروههای مردم از کودکان گرفته تا بزرگترهای روستا استحکام تخم مرغهای خود را با ضربه زدن به سر تخم مرغ حریف به مسابقه می گذاشتند. صاحب تخم مرغی که سالم می ماند برنده بود و مالک تخم مرغهای شکسته می شد. 

جوانهای امروزی آیینه ورزن تمام این سنتها را به خوبی به یاد دارند. حتی به یاد می آورند که هر خانواده تعداد زیادی مرغ تخم گذار داشت و آنها را در کنار گاو و گوسفندان در طویله ها نگهداری می کردند. ادعا دارند که کنار این هم زیستی حیوانات اهلی باضافه سگ های نگهبان هیج آسیبی به مرغ و خروسها و جوجه های آنها توسط دیگر حیوانات مثل سمور و روباه وارد نمی شد. ظاهرا آنها جرات نمی کردند به مرغ و خروسها و جوجه های آنها نزدیک شوند. اما حالا ساکنین باغات و ویلاها که علاقه زیادی به نگهداری مرغ و خروس دارند تا از رهگذر تخم مرغهای محلی صفا و نشاتی دو چندان به سفره های صبحانه خود بدهند، بایستی با مراقبتهای ویژه از این حیوانات خانگی بخصوص در شبها بکوشند و آنها را از دسترسی سمور و روباه دور نگهدارند. برای این مراقبت باید اتاقکهای مناسبی برای مرغ و خروسها و جوجه های آنها در گوشه ای از باغ تدارک ببینند تا آسیبی به آنها نرسد. اما گشت و گذار، برداشت دانه، و سر و صدای مرغ و خروسها در فضای بین درختان در روز، منظره بسیار جذاب و دلنشینی می سازند که هر بیننده شهری را ساعتها به تماشا وا می دارد.

پس از گذشت ده ها سال از آخرین یادگاران آیینه ورزان قدیم، هنوز در اطراف روستا گندمزارهایی اندک به چشم می خورد. این مزارع که محصولی استثنایی و بسیار پر بار می دهند برای اهالی یادآور ایام گذشته آنهاست که اکثر زمینهای روستا در داخل روستا و اطراف زیر بار گندمهای طلایی و زیبا قرار داشت. یاد ایام پر زحمت اما با خیر و برکت برداشت گندم ها و باد زدن آنها، حمل آنها به آسیاب های روستا و در نوبت ایستادن.

با این وجود هنوز بوی گندم از گوشه هایی از این روستا به مشام می خورد که برکت این روستا را حفظ کرده است. البته برکات و نعمات خدادادی این روستا به خاطر صفای مردم با محبت و صدق آنهاست که با هر برخوردی برای همه عیان است. روستای آیین ورزان به خاطر صفای اهالی بومی آن و حتی صفای مالکین غیر بومی هر تازه واردی را جذب خود می کند.

به لطف خدا در طول سال ، از اواسط بهار تا تابستان و پاییز و زمستان ، چیزهایی برای زنده نگه داشتن روستا و فعالیت روستاییان و ساکنین وجود دارد که در جای جای این سایت اشاره شده و بعدا نیز بیشتر به آنها می پردازیم. انشالله



تابستان 98 سال خوبی برای برداشت میوه های آیینه ورزان است. گرچه زمستان سردی را پشت سر گذاشتیم اما به خواست خدا و همت اهالی و باغداران در رعایت روشهایی برای کاهش آسیب سرما روی بار درختان میوه بحمدالله برداشت میوه ها امسال خوب بود.

گیلاس تک دانه چیده شد. تقریبا تمام درختان گیلاس در این روستا به بار نشسته و محصولی خوشمزه و منحصر به فرد تحویل مالکین خود دادند. درخت گیلاس بسیار پر بار است. به نحویکه یک درخت در یک باغ می تواند تمام نیاز خانواده های مرتبط با باغ را به راحتی تامین کند. بسیاری از باغات این روستا که عمدتا زیر بار سیب پاییزی هستند دارای چند درخت پر بار گیلاس و آلبالو هم هستند. به همین دلیل برخی باغداران در این روستا بخشی از محصول خود را به بازار عرضه می کنند. اما بسیاری از مالکین که در کنار زندگی شهری ایام فراغت خود را در این باغات سپری می کنند، از این فرصت استفاده کرده و سوغات تابستانی بسیار عالی برای آشنایان خود به شهر می برند.



اهالی و صاحبان باغات در آیینه ورزان متنوع ترین میوه ها را در فصل تابستان برداشت می کنند. ابتدا گیلاس و زردآلو بعد آلبالو بعد از آن انواع آلو و سپس سیب گلاب از برداشتهای مردم در این روستاست. آخرین میوه ها در فصل تابستان، انواع هلو، شابلون، شلیل، و گلابی، و دیگر میوه های سردسیری است. تمام میوه ها از بهترین کیفیت برخوردار است و عمدتا صاحبان باغات برای مصرف خودشان از این میوه ها استفاده می کنند. اندکی هم از برخی باغات بزرگ به میدان میوه تره بار آبسرد یا جابان برای فروش عرضه می گردد. از مغزها هم می توان به فندق و بادام در این فصل اشاره کرد. هر چند که امسال بادام درستی به دست نیامد اما باغاتی که درختهای فندق در گوشه و کنار آنها، لابلای دیگر درختان میوه بود، برداشت خوبی برای مصرف شخصی داشتند.

با ورود به فصل پاییز همه در انتظار سیب معروف این منطقه، و به برای تهیه مربا، و گردو، هستند. البته بیشترین محصول پاییزی سیب پاییزی است که بحمدالله امسال بار خوبی دارد. و بخش عمده ای از آن ممکن است به سردخانه ها برای مصرف طول زمستان و عید و حتی برای ابتدای بهار سال بعد سپرده شود. البته متاسفانه به دلیل سرمای ابتدای بهار امسال، گردو هم مانند سال قبل بسیار اندک خواهد بود. اما خوشبختانه آن سرما روی بقیه محصولات بهار و تابستان و پاییز اثر اندکی داشت و محصولات خوبی بود. البته در همان سرمای اوایل بهار اهالی و باغداران با برافراشتن آتش و دود توانستند بخشی از اثر سرما را بی اثر یا کم اثر کنند.

 

 


پاییز آیینه ورزان با چیدن سیب پاییزی آغاز و بلافاصله گردو جمع آوری می شود. این دو محصول پر بارترین و معروفترین میوه های پاییزی این روستا است. سیب های آن که در بازار به نام سیب دماوند بفروش می رسد، پس از چیدن آنها، مقداری برای مصرف خانوارهاست و بقیه یا مستقیما به بازار عرضه می شود و یا برای ماههای پایانی سال و ایام عید نوروز به سردخانه ها تحویل می گردد.

گردو با پوست سبز از درختان گردو جمع آوری و پس از پوست گیری در آفتاب پهن می شود تا کاملا خشک شود. این محصول هم بخشی برای مصارف خانواده ها و بخشی اگر قابل توجه باشد به فروش می رسد. اما بسیاری از باغداران در این روستا که بومی نیستند، گردوی برداشت شده را برای مصرف سال خود و اطرافیان نگهداری می کنند.

در فصل پاییز علاوه بر سیب و گردو، در برخی باغات از قدیم درخت سنجد وجود دارد که سنجد بسیار درشت و مرغوبی بار می دهد. این محصول تا پایان پاییز فرصت چیدن از درخت را دارد. سنجد این روستا به میزانی نیست که به فروش برسد و برای مصرف خانواده ها به صورت تازه می رسد و یا خشک شده و پس از آسیاب کردن به صورت پودر، روی غذا مصرف می شود.

یکی دیگر از میوه های پاییزی این روستا میوه "به" است که با کیفیتی بسیار اعلا در بسیاری باغات به میزان مصرف مالکین باغات برداشت می شود. میوه به بسیار درشت و خوش رنگ است و معمولا تمیز است. برخی باغات ممکن است محصول خود را به فروش برسانند.

البته در اطراف آیینه ورزان، در شهر آبسرد و جابان، بازارچه های عرضه مستقیم محصولات منطقه به پا شده که محصولات باغات منطقه به طور مستقیم به مردم فروخته می شوند. اگر کسی متقاضی محصولات پاییزی آیینه ورزان یا روستاهای اطراف باشد می توان در فصل عرضه به این بازارهای میوه و تره بار محلی مراجعه و به قیمت مناسبی آنها را تهیه کند.

روش دیگر برای تهیه محصولات محلی، عرضه این محصولات در کنار جاده اصلی است که مردم در حال عبور می توانند این محصولات را مستقیما از کارگران باغات خریداری نمایند.

 


آیینه ورزان بحمدلله زمستان پر بارشی را تا اینجا پشت سر گذاشت. باغداران و مالکین، خود را برای آماده سازی باغات و کاشتهای مورد نظر آماده می کنند. آنهایی که کود ندادند، آنهایی که هرس نکردند، و همه در تدارک آماده سازی سال زراعی پیش رو، می باشند. آنچه برای باغداران غیر از مهیا کردن باغ و زمین های داخل باغ برای کاشت مهم است، تدبیر لازم در مقابل سرما های اوایل بهار است که می تواند موجب خسارت به شکوفه ها شود. به همین دلیل، کشاورزان در این ایام به خصوص پس از فرو کش کردن سرما و ورود به فصل بهار، مترسد سرماهای احتمالی اوایل بهار هستند که برای محافظت از شکوفه های سر درختی اقدامات لازم را انجام دهند. امید که همچون سالهای قبل، سالی پر محصول در انتظار باغداران و مالکین باغات باشد. انشالله


سال 99 با شیوع گسترده کرونا و قرنطینه خانگی مردم در سراسر کشور آغاز شد. آیینه ورزان هم بهار خلوط و کم سرو صدایی را آغاز نموده است. اما باغات این روستا بی اعتنا به شرایط جاری از خواب زمستانی بیدار شده و غنچه ها یکی پس از دیگری روی شاخه ها قدیمی و جوانه های جدید درختان نشسته است.

از این بین غنچه های نوعی زردآلو جلوتر از بقیه درختان به گل های سفید رنگ تبدیل شده و باغداران و صاحبان باغات و باغ ویلاها را خوشحال و امیدوار نموده است. بعد از آن درختان گیلاس غنچه های رشد یافته تری دارند. بقیه درختان کم و زیاد در این مسابقه غنچه دادن خود نمایی می کنند.

مشاهده این نو سازی درختان حکایت از زندگی و امید است که با وجود شرایط سخت و خسته کننده کرونایی، حال و هوایی زنده و شاد به صاحبان باغات و املاک این دیار بخشیده است. امید که دلهای همه مردم ایران هم با پیوند به بهار نورسیده و شکوفایی درختان، سالی توام با سلامتی و موفقیت داشته باشند. انشالله


این سند که ظاهرا اولین سند امضا شده مالکین باغات و زمین های کشاورزی روستای آیینه ورزان در خصوص زمان بندی آب کشاورزی در این روستای تاریخی است به تاریخ رجب 1320 قمری مطابق با 1282 شمسی یعنی حدود 118سال پیش تنظیم شده است.

همانطور که در سند ذکر شده تا آن زمان مالکین در استفاده از آب کشاورزی هر ساله دچار سردرگمی می شدند و احتمالا دعوا و کدورتهایی بین آنها رخ می داد. این سند برای اولین بار تنظیم و معیار زمان بندی استفاده از آب کشاورزی روی مزارع و باغات روستا شد و سالهای بعد هم مورد استفاده واقع می شده است.

این سند نزد یکی از خانواده های هنر دوست و با فرهنگ روستا ضبط شده و تلاش داریم از جزئیات دقیق این سند برای علاقه مندان مطالب بیشتری در آینده ارائه کنیم.

 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها